آموزش طب

شناخت مزاج از روی نبض، زبان و چشم

شناخت مزاج از روی نبض، زبان و چشم

شناخت مزاج از روی نبض

انواع نبض ها:

نبض، نمودار وضعیت انرژی موجود در بدن است.
به دریافت نبض برحسب توان نباض، می توان علل مختلف را در بدن بررسی کرد.

یک نبض بسته به توان نباض می تواند شامل:

  • ۴نبض
  • ۹ نبض
  • ۶۳ نبض
  • وتا ۴۰۴ نبض هم بشود.
چهار نبض اولیه و ساده شامل نبض های زیر است:
  • دموی
  • صفراوی
  • سوداوی
  • بلغمی

نبض دموی

  • نبضی که از نظر ارتفاع، طول و عرض قوی باشد و در محل لمس نبض، گرما و نرمی محسوس است.

وقتی نبض یک دموی را می گیرید، به راحتی تمام این سه مرحله قابل لمس و حس است.

حس نبض در مراحل ساده شامل این سه مرحله عرض، ارتفاع و طول است، اما هرچه تسلط بیشتر علم و تشخیص قوی تر می شود.

نبض صفراوی

  • نبضی که از نظر ارتفاع قوی اما از نظر عرض و طول چندان قوی نباشد و در لمس محل نبض، گرمی و خشکی نمایان است.
  • سرعت نبض، در صفراوی ها بیشتر از نبض های دیگر است.

نبض سوداوی

  • نبضی که از نظر ارتفاع، طول و عرض ضعیف باشد.
  • نبض سوداوی ها، گاها نبض سختی است و نیازمند مهارت است تا نبض، دقیق احساس و تشخیص کامل داده شود.
  • در ناحیه لمس نبض سوداوی، سردی و تا حدی خشکی محسوس است.

نبض بلغمی

  • در نبض بلغمی ضمن حس رطوبت و نرمی در ناحیه لمس، شاهد طول و ارتفاع ضعیف به همراه عرض زیاد نبض هستیم.
  • نبض بلغمی، نبض ضعیفی است.

شرایط گرفتن نبض:

  1. باشکم پر و خیلی خالی نباشد.
  2. بعد از فعالیت شدید، جماع و حمام و…نباشد.

شناخت مزاج از روی زبان شناسی

زبان در دید عمومی نشان دهنده معده، دستگاه گوارش و کبد است. اما در بحث تخصصی زبان شناسی که یک رشته مستقلی است، علاوه بر شناخت مزاج اعضای مذکور، تشخیص بیماری های اعضای مختلف بدن مانند: کلیه، ستون فقرات، معده، کبد، طحال، مثانه، تخمدان و… نیز امکان پذیر می شود.

تمام علوم مفید بشری که حلال خدا را حرام نکند و حرام خدا را حلال نکند، از طب اسلامی خارج نیست. در کل هرچه را که اسلام امضاء کند، می توان داخل حیطه طب اسلامی آورد.

وقتی با دیدن یک زبان بتوان تشخیص داد فرد مشکل فتق دارد و به راحتی با تدابیر دیگر، وی را از عمل جراحی و صدمات مصونیت بخشید، چرا نمی شود اسم این علم را طب اسلامی گذاشت؟

هرچه حلال باشد و مورد رضایت خداوند باشد، در عرصه طبابت می شود طب اسلامی. مثل جامعه و احکام اسلامی

زبان شناسی:

  • اگر رنگ و سطح زبان متمایل به زردی بود، این نشان صفرا است.
  • در صورتی که زردی زیاد بود، نشان غلبه صفرا است.
  • اگر این زبان ترک و شکاف داشت، نشان خشکی و سوء مزاج کبد است.
  • اگر رنگ زبان متمایل به سمت بادمجانی و بنفش بود، نشان سودا است.
  • اگر این رنگ زیادتر از معمول شد، نشان غلبه ی سودا است.
  • اگر زبان رطوبتی و آبکی و همراه رنگ سفید بود، نشان بلغمی بودن است.
  • اگر رنگ زبان سرخ و قرمز بود، نشان دم است.
  • اگر سرخی زیاد بود و آب دهانش غلیظ شد، نشانه غلبه دم است.

البته گاهی در زبانی دو تاسه رنگ و مزاج را همزمان مشاهده می کنید. گاهی نیز یک زبان را می بینید که دارای بار زیاد است.

با رنگ های خاص، که در این حالت نشان دهنده کبد چرب است. بسته به اینکه این بار و جرم روی کبد و…، کدام قسمت ها را و تا چه حدی درگیر کرده است،نشان از میزان درگیری کبد چرب و سوء مزاج کبدی می باشد.

جناب بوعلی سینا با قرار دادن چوبی بر روی نبض گربه، تشخیص می داد وی چند قلو باردار است.

شناخت مزاج از روی چشم:

سفیدی چشم و اسکلرا، یکی از مهم ترین نشانگرهای مزاج مغز است. یعنی با بررسی چشم، شما هم پی به مزاج خود چشم می برید و هم پی به مزاج مغز می برید.

سر تیتر بحث تشخیص در طب اسلامی، اول مزاج شناسی است و سپس نبض و حتی بحث بول و مدفوع هم خیلی در طب اسلامی مطرح نیست.

  • سفیدی و اسکلرای چشم، اگر سفید و بی رمق باشد و هیچ رگی در آن پیدا نباشد، نشان چشم بلغمی است. و هر چه این علایم بیشتر باشد یعنی چشم به سمت غلبه بلغم پیش می رود. با این نگاه دارنده چنین چشمی، صاحب مغز بلغمی نیز است.
  • صاحب چشمی که سفیدی و اسکلرای آن آبی باشد، نشان از تجمع سودا در لایه های درونی سودا و به دام افتادن سودا در آن منطقه است. یقینا مغز صاحب چنین چشمی، نیز سوداوی است. با افزایش زیاد سودا، باعث غلبه سودای فرد، در چشم می شود.
  • وجود زردی در اسکلرای چشم، نشان وجود تسلط صفرا در چشم و مغز این افراد است.
  • وجود سرخی و رگ های سرخ، نشان از تسلط دم بر چشم و مغز فرد است. در این شرایط با دیدن چشم فرد، می توانید حدس بزنید با چه فرد و با چه روحیاتی روبرو هستید.
  •  مغز، عضو بسیار مهمی است. مغز محل صدور فرمان، کنش و واکنش فرد است. پس دخل زیادی در اینکه از چه زاویه ای باید با وی، به گفتگو بنشینید و تعامل کنید، دارد.
  • گاهی نیز در چشم، در صورت دقت، دو مزاج حاکم را می بینید. مانند وجود زردی صفرا و سرخی و قرمزی دم.
  • چشم یک دموی از نظر رطوبت و گرما خوب است. اگر دم غلبه کند، جلوی چشم فرد، بخار می زند. حرارت به رطوبت می خورد و تبخیر می شود و به پرده چشم می زند.”رمص” یعنی چرک گوشه چشم این افراد، نیز زیاد می شود.
  • افراد سوداوی و صفراوی، رطوبت چشمشان کم است. با افزایش خشکی و غلبه خشکی در این دو مزاج، خشکی چشم بر آن ها عارض می گردد.
  • با افزایش بلغم در چشم، بی رمقی چشم و افتادگی پلک و پف کردگی زیر پلک پایین، مشهود می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *