آموزش طب

ورزش از دیدگاه طب اسلامی و سنتی 2

ورزش از دیدگاه طب اسلامی و سنتی

در مقاله قبلی، ریاضت (ورزش) از دیدگاه طب اسلامی و سنتی را بررسی کردیم. در این مقاله ادامه این مطلب را می خوانیم.

کلمه ورزش از ریشه ورزیدن است و در فرهنگ لغت به معنای اجرای مرتب تمرین های بدنی به منظور تکمیل قوای جسمی و روحی آمده است.

این کلمه در اشعار ایران زمین هم ریشه دار است:

که چندین بورزید مرد جهود
چو روزی نبودش ز ورزش چه سود.

فردوسی :
هر کار که تو در جهان از بهر مرادی و شهوتی بکنی هم از آن وجه بر تو رنجی مستولی شود که ترا از ورزش (به معنی انجام دادن) آن پشیمان کند.

  • ورزش و ریاضت دو کلمه تقریبا هم معنا می باشند و در یک راستا به کار می روند.

ورزش از دیدگاه اسلام:

  • اسلام به ورزشکار به دیده احترام می نگرد. زیرا در این دین الهی هر عملی که انسان را در راه رسیدن به کمال یاری نماید، ارزشمند خواهد بود. بنابراین اگر ما غرضی از خلقت انسان را قرب به خداوند متعال بدانیم، باید نقش و تأثیر ورزش را در رسیدن به این هدف عالی انسانی مورد توجه قرار دهیم.

چند سوال:

  1. آیا بدون داشتن بدنی سالم و نیرومند می توان عباداتی همچون جهاد در راه خدا و روزه را به خوبی انجام داد؟
  2. آیا اگر بدن انسان با ورزش سالم شود، بهتر نمی تواند به تکالیف الهی و حتی کارهای روزمره برسد؟
  3. آیا همین موارد فوق برای ارزشمندی ورزش کفایت نمی کند؟

پس اگر اسلام به امر ورزش تاکید دارد به خاطر اثرات خوب و سودبخش آن است.

ورزش در قرآن:

قرآن کریم در مورد ورزش و اهمیت آن می فرماید:

  1. وَ أعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوهٍ؛ (سوره انفال آیه ۶۰) هر مقدار که می توانید در برابر دشمنان توانایی و قدرت کسب کنید
  2. وَ زادَهُ بَسطَهً فِی العِلمِ و الجِسم: (سوره بقره آیه ۲۴۷ ) خداوند حضرت طالوت را از نظر علم و قدرت بدنی وسعت بخشیده است.
  • خداوند در آیات فوق نیرومندی و قوای جسمی را کنار و قرین با جایگاه علم آورده است.
  • گویا از نظر قرآن نوعی ارتباط بین کمال جسمی و آمادگی جهت کسب دانش، بینش، حکومت و قضاوت وجود دارد و نمونه بارز این آیات، اینکه تمام پیامبران و حتی جانشینان آن ها مثل حضرت علی (ع) از قدرت بدنی بالایی برخوردار بودند که در جنگ ها کسی توان مقابله با او را نداشت یا فرزندش حضرت ابوالفضل (ع) که چه رشادت هایی در کربلا انجام داد که تمام امید لشکر حضرت سیدالشهداء بود که دشمن با وجود او، جرأت نزدیک شدن به خیمه های حضرت را نداشت.

ورزش در احادیث:

  • در دوران قبل از اسلام، ورزش از جایگاه خوبی برخوردار بوده است.  به عنوان نمونه ورزش کشتی یادگار انبیاء و اولیاء الهی است که حضرت آدم این علم را داشته و حضرت یعقوب فرزندان خود را به کشتی گرفتن تشویق می فرمودند.

تیراندازی:

  • پیامبر (ص) می فرمایند: به فرزندان خود تیراندازی یاد بدهید که باعث سرشکستگی دشمن می شود. که تیراندازی را می توان به آموزش نظامی تعبیر کرد.

 اسب سواری:

  • پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: بهترین بازی ها و ورزش ها در نظر خداوند متعال، مسابقه اسب سواری و تیراندازی است.

شنا:

  • پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: شنا کردن را به فرزندانتان بیاموزید.
  • قال علی علیه السلام : یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ؛ قَوِّ علی خِدْمَتِکَ جَوارِحی.
  • حضرت علی علیه السلام در فرازی از دعای کمیل عرضه می دارد: پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! اعضاء و جوراح مرا، در راه خدمت به خودت، قوی و نیرومند گردان.
  • قال السجّاد علیه السلام : اَللّهمَّ اَعْطِنِی… الصِّحَّة فی الجسمِ وَ القُوَّةَ فِی الْبَدانِ.
  • امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه ثمالی عرضه می دارد: خداوندا سلامتی در جسم و توانایی بدنی به من ارزانی فرما!

بررسی ورزش و ریاضت از منظر طب سنتی و حکما:

ورزش و ریاضت یا همان حرکت و سکون: از اجزای سته ضروریه اصول شش گانه حفظ سلامتی است.

  1. هوا
  2. حرکت و سکون
  3. خواب و بیداری
  4. طعام و شراب
  5. استفراغ و احتقان
  6. اعراض نفسانی
ابن سینا سه جزء از سته ضروریه (ضروریات شش گانه برای حفظ سلامتی) را مهم تر از بقیه اجزای حفظ الصحه می داند:
  1. ریاضت یا ورزش
  2. تغذیه
  3. تدبیر خواب
  • در ابتدای کتاب های طب ایرانی، از حرکت و سکون (که یکی از دسته های آن ریاضت و ورزش است) به عنوان یک مقوله فلسفی صحبت شده است.
  • حرکت یعنی خروج ماده از غیرفعال بودن  (قوه) به فعل است، مثل انرژی پتانسیل به جنبشی که مقصود، حرکت کلی بدن از جایی به جایی یا حرکت اجزای بدن و جوارح می باشد.
  • آرامش و سکون یعنی بقای ماده در حالت قوه و در حالت خودش.
  • در بحث حرکت و سکون، ورزش مطرح می شود که جزء حرکت است.
  • ابن سینا می گوید: ورزش حرکت ارادی است و شعور در آن به کار رفته (که در مقابل حرکت جبری می باشد)، همچنین در ورزش، تنفس عظیم (عمیق) و متواتر صورت می گیرد.
  • در بعضی کارهای روزمره مانند ورزش، حرکات عضلانی داریم، اما چون با اراده (ورزشی) و تمرکز انجام نمی شوند، پس تأثیر مناسبی ندارند.
  • در واقع اراده و تمرکز در ورزش، حرارت غریزی و قوا را متوجه عضو می کند و تأثیر مطلوب را می گذارد.
  • یا مثلاً در بعضی حرفه ها مثل آهنگری حرکت در آن ها زیاد است ولی چون قصد و اراده در آن نیست، پس ورزش خالص و ریاضت نمی باشد.

حرکت دو عمل را انجام می دهد:

  1. حرارت غریزی بدن را تقویت می کند (حرارت غریزی بر روی آنچه وارد بدن می شود تأثیر می گذارد و به خاطر این تأثیرگذاری دچار ضعف و ناتوانی از تحلیل فضولات بدن می گردد).
  2. همچنین حرکت باعث تسخین (گرمی) در بدن می شود.

سکون و آرامش، بدن را از رنج و تعب استراحت می دهد. اگر حرکتی دائمی و مستمر باشد و بین آن فاصله ای به نام سکون نباشد،  باعث افنای (یعنی فنا و از بین رفتن) رطوبت های اصلی بدن و تحلیل آن ها، می گردد، با افنای رطوبت های اصلی، حرارت غریزی هم دچار تباهی می شود.

در مقاله بعدی، ادامه این مطالب را بررسی خواهیم کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *