در مقاله قبلی، مطالبی در مورد انواع داروها ارایه کردیم . در این مقاله ادامه این موضوع را بررسی خواهیم کرد.
انواع داروها در طب سنتی
داروی بازدارنده رادع
بازدارنده ضد جذب كننده است و عبارت از دارويی سرد است كه اندام را سردی می بخشد و در نتيجه اين سردی تراكم در اندام به وجود می آيد و سوراخ های ريز اندام تنگ می شوند و حرارت جذب كننده اش كاهش می يابد و مايعی كه به سوی آن در جريان است بند می آيد يا منعقد می شود و به اندام نمی رسد و اندام آن را نمی پذيرد، مانند تاجريزی عنب الثعلب كه در درمان دمل ها اورام استعمال می شود.
داروی غليظ كننده مغَلَّظ (Thienin; inspissnt):
غليظ كننده مقابل رقيق كننده است و بر دارويی اطلاق می شود كه قوام رطوبت را از آنچه هست غليظ تر می گرداند و اين يا به وسيله خاصيت منجمد كنندگی يا منعقد كنندگی يا مخلوط صورت می گيرد.
داروی فاصله انداز مفَحج (Turne in n hees out):
دارويی را به اين اسم نامند كه ضد هاضم و رساننده پزنده باشد. به وسيله سرد مزاجی ای كه دارد تاثير گرمای غريزی و حرارت بيگانه را در غذا خنثی می سازد. غذا نه هضم می شود و نه به پختگی می رسد.
داروی تخدير كننده مخَدِّر (Nroti; nesteti; nesi):
مخدِّر عبارت از دارويی است كه بسيار سرد مزاج است و به حدی اندام را سرد می كند كه گوهر روح حامل نيرو و حس و حركت در مزاج آن اندام سرد می گردد و گوهرش غليظ می شود و قوای نفسانی نمی تواند از آن استفاده كند. مزاج اندام نيز از سردی دارو به همين حالت در می آيد و از قوای نفسانی تاثير پذير نخواهد ماند. افيون و بنگ از اين قبيل اند.
داروهای مرطوب كننده مرَطِّب (Humetive; humetnt; moistenin):
معروف است.
داروی بادزا منَفِّخ (Ftuent; prouin ftuene or physiosis):
دارويی را به اين اسم نامند كه در گوهرش رطوبتی بيگانه و غليظ موجود است و هرگاه گرمای غريزی در آن به كار افتد آن رطوبت بزودی از بين نمی رود و به گاز تبديل می شود مانند لوبيا. هرآنچه بادزا است سردرد می آورد و برای چشم زيان دارد. ولی بعضی از داروهای بادزا اعم از دارو يا غذا رطوبت آنان در مرحله هضم اول باد می شود و در معده و روده ها جای می گيرد. در برخی ديگر از اين ها كه رطوبتی زياد دارند و خود به خود ماده ای است كه به گاز تبديل می شود و تا در معده است كاری نمی كند. وقتی به رگ ها رسيد نمايان می گردد. يا اين كه قسمتی از آن در معده می ماند و به صورت گاز در می آيد و بقيه به رگ ها وارد می شود و در رگ ها می دمد و گاهی به كلّی در معده می ماند و به گاز تبديل می شود. ليكن تمامی آن در معده تحليل نمی رود و گاهی كه به رگ ها می رسد هنوز قسمتی از نيروی بادزايی در آن باقی است. در هر حال هر دارويی كه رطوبت زيادی دارد و آن رطوبت با اجزای ديگر دارو بيگانه است ايجاد گاز می نمايد. مانند زنجبيل و تخم ترت يزک آبي جِرجير و هر دارويی كه باد در رگ ها پديد آورد.
داروی شوينده غَسال (Wshin; uent):
دارويی را شوينده گويند كه می زدايد، اما اين زدودن از نيروی موثری نيست كه در او موجود است بلكه از نيرويی است كه از نيرويی موثر ديگر تاثير پذير است و حركت آن را ياری می كند. منظور از نيروی تاثيرپذير، رطوبت و مرادم از حركت، جاری شدن است. چه هرگاه مايعی لطيف بر دهانه رگ ها جريان يافت، به وسيله رطوبت آن مواد زايد را نرم می نمايد و در جريانش اين مواد نرم شده را كنار می زند مانند: آب جو ماءالشعير و آب زلال و نظاير آن.
داروی چرک آور موسخ للقروح (Min fihy; poutin):
منظور از چرک آور دارويی است مرطوب كه با رطوبت قرحه می آميزد و چرک و رطوبت قرحه را فزونی می دهد و مانع خشكيدن و به هم آمدن زخم می شود.
داروی لغزاننده مزلق (urint):
وقتی جسمی در مجرایی گير كرده است و نمی تواند بيرون آيد، دارويی است مرطوب كه می تواند جسمی را كه در مجرایی گيركرده است بركند. اين دارو با اجزای آن می آميزد و براثر اين آميزش اجزای آن نرم می شود و برای جريان يافتن در مجرا آمادگی پيدا می كند و با سنگينی طبيعی كه دارد يا به وسيله نيروی دافعه به حركت می افتد. گويند آلو كه اسهال می آورد از لغزاننده ها است.
داروی هموار كننده مملِّس (Smoothe; urite):
دارویی راهموار كننده گويند كه برسطح اندامی زبر می گسترد و زبری را می پوشاند، يا رطوبتی به سوی سطح زبر روان می سازد و زبری را می پوشاند.
در مقاله بعدی، ادامه این مطالب را بررسی خواهیم کرد.