آموزش طب

ترک اعتیاد به روش طب ایرانی اسلامی 2

ترک اعتیاد به روش طب ایرانی اسلامی

در مقاله قبلی، نکاتی در مورد علل و ریشه های ابتلاء به اعتیاد ارایه کردیم. در این مقاله ادامه این موضوع را بررسی خواهیم کرد.

علل و ریشه های ابتلاء به اعتیاد:

ذ) مزاج

  • در بحث پیشگیری و بحث مراقبت ها ما می گوییم کسی که دارای مزاج گرم است، زودتر اسیر مواد مخدر می شود تا فردی که دارای مزاج سرد است.
  • این یک اصل کلی است کسی که دارای مزاج گرمی است این فرد تهورش بیشتراست، متهورتراست، اهل ریسک بالایی است، اینکه بخواهد برود مواد مخدر بخرد و بیاید برود سرخیابان، این جرات و حرارت می خواهد. این جرات در افراد گرم مزاج درصد بیشتری دارد.
  • اینکه بخواهد خودش را اثبات کند چه کسانی خودشان را اثبات می کنند؟ در جمع بیشتر می خواهند خودشان را بالاتر نشان بدهند. این ها افراد گرم مزاجند.
  • افراد سرد مزاج عمدتا حوصله ی هیچ گونه قیل و قال در زندگی را ندارند. مخصوصا اگر سردی سردی تام باشد، اصلا اهل هیجان نیست.
  • گرم مزاج اهل هیجان است، اهل تنوع است، اهل ریسک، اهل فعالیت است.
  • تهیه و استفاده مواد مخدر، گرما و حرارتی می طلبد که بیشتر در دموی ها و در قشر صفراوی ها است. در قشر سوداوی ها و بلغمی ها عمدتا این کمتر و کمتر دیده می شود مگر در افراد دو مزاجه.
  • بعضی از مواد مخدر هم اثرات گرم دارد و هم اثرات سرد. از یک طرف فرد را بی حس می کند و از طرف دیگر گرگرفتگی می دهد.
    از یک طرف خشکی می دهد و از آن طرف دوبینی می دهد.
  • بعضی اوقات سودا به معنای فکر است. می گوید سودای فلان در سر دارد.
  • بعضی اوقات به معنای توطئه می آید. توطئه یعنی چی؟ توطئه به معنای مقدمه چینی هم می آید. در فرهنگ لغت می بینید که می گوید من ان شاء الله در خدمت شما هستم الان برای شما توطئه می کنم یعنی مقدمه چینی می کنم برای کاری.

به واسطه چهار رکن خداوند در عالم خلقت را انجام می دهد.

این چهار رکن عبارتند از:

  • آتش
  • آب
  • خاک
  • هوا

این ارکان به تنهایی قادر به هیچ کاری نیستند. آب به تنهایی وجودی نخواهد داشت. شما هیچ جا نمی توانی آب خالص پیدا کنی. هیچ جا نمی توانی خاک خالص پیدا کنی. اگر بخواهی آب خالص پیدا کنی به چشم دیده نمی شود. باید مقداری از عنصر خاکی منظور خاک نیست، عنصر خاک در آن باشد. در هر چیزی که خداوند در عالم خلق کرد این چهار رکن است. شما این دستمال را نگاه کن این میز، صندلی و همه چیز در آن است.

در یکی این چهار رکن کمتر یا بیشتر است. در آب هم نگاه کنی آتش هست ولی بسیار بسیار کم است.

هیچ چیزی به اطلاق صفر نمی رسد. دانشمندان علوم می گویند در هیچ جایی ما نبود نور نداریم. ما میلیاردها سال نوری و علی الظاهر تاریکی مطلق می گویند نه ما تاریکی مطلق نداریم. و همین فلسفه و فلسفه اسلامی را بزرگان تایید کردند.

ما در آب هم آتش داریم ولی صولتش ازبین رفته، خاک داریم همان مقدارخاکی که در آب هست باعث دوام آب شده شما می توانید آب را لمس کنید همان مقدار هوایی که در آب هست باعث شده یک سری فعل و انفعالاتی در آب انجام شود. شما وقتی که خاک را بررسی می کنید سنگ هم هست. کاربرد خاک هم همین است. در خاک هم آب هست، آتش هست، ولی میزانش فرق می کند. مثلا اگر بخواهیم بگوییم 25 درصد آب، 25 درصد خاک، 25 درصد آتش، 25 درصد هوا. در یکی هوا هست 5 درصد، در یکی خاک هست 45 درصد، هوا هست 20 درصد و…متغییر است.

یادتان باشد مزاج کیفیت است. یعنی چی؟ اگر هوا سرد است می گویید سردی کو؟ نمی توانم  بگویم ولی می توانم دماسنج بگذارم با دماسنج به شما بگویم هواسرد است یا هوا گرم است.

اینها کیفیت است وقتی وارد اخلاط می شویم این اخلاط چه چیزی هستند؟

سیال هستند، مواد هستند، قابل رویت و قابل درک هستند. پس ما با علایم و شواهد و مسایل فلسفی و منطقی به نتیجه می‌رسیم و این چهار رکن در نظام عالم وجود دارد.

این همان اختلاف طب نوین با طب سنتی است. به این‌ها اکتفا نکنید، بعد در چاق کردن یا لاغر کردن افراد در بحث کیفیت با شکست مواجه می‌شوید.
بعضی وقت ها یکی را می بینی عنصر خاک را بیشتر دارد. آثاری که از او سر می زند خاکی شکل است.
شما کسی که آب در آن بیشتر است، حالت روانی دارد، رونده است، شکل پذیری سریع پیدا می کند، شما یک خمیر را راحت‌تر می‌توانی شکل دهید درسته؟؟ وقتی که آب تبخیر شود در نتیجه به سمت سودا نزدیک تر می شود. هر چه سفت تر شود سخت
می شود و آدم را سودایی می کند یعنی خشک و خیلی سخت است.

باید رطوبت به او بدهی. باید با حرفت نرمش کنی. در عین حال که رطوبت می دهید با حرفت باید حرارت بدهی، گرمی بدهی، تا ایجاد نرمی کند. حرارت ایجاد نرمی می کند. شما وقتی یک عسل یا شیشه مربا می بندد چکارش می کنید می گیرید بالای شعله گاز تا باز بشود.

  • افرادی که رطوبت در آن ها زیاد است انعطاف پذیری قوی دارند و زود به شکل می آیند.
  • آنکه عنصر خاک در او وجود دارد (البته بستگی دارد) دیر شکل می گیرد؛ باید مقداری آب قاطی آن کنی، باید حرارت بدهی.
  • پس این افراد که عنصر خاک در آن ها زیاد است در کارها به سمت پایین می کشند؛ در رفتارها حتی در کلام سنگین رفتار می کنند به طوری که بعضی فکر می کنند این افراد خودشان را می گیرند.
  • روان هستند، حتی اگر مرد هم باشد خیلی نرم و روان است، حرکات و سکناتشان نرم است. این گروه کسانی هستند که سودا و بلغم در آن ها زیاد است.
  • فردی که عنصر صفرا در آن زیاد است، یعنی عنصر آتش، گرمی و خشکی در او زیاد است این فرد، این موجود به همین صورت حرکات و سکناتش با گرمی همراه است. یک دفعه گُر می گیرد، یک دفعه بلند می شود، در رفتار تند و تیز است. در گفتار تند و تیز است. در برخورد در محاورات، درگیری ها تند و تیز است. حتی در نوشتن بسیار خوب می نویسد.
  • کسی که بلغمی است چاق می شود، پف آلود می شود، هیکلش پی آلود می شود.
  • سودایی بدنش خشک می شود، لاغر می شود.
عنصر باد:

عنصر هوا مخلوطی از دو عنصر رطوبت و گرمی است. این افراد هم عنصر گرمی دارند و هم عنصر رطوبت. در نتیجه آدم های گرمی هستند، چهار شانه هستند، خصایص آن ها یک مقدار معتدل تر از صفراوی ها است؛ تند و تیزی را به آن صورت ندارند. معتدل تر عمل می کنند.

نکته: خیلی وقت ها تند و تیزی از اغراق است. از اعتدال خارج شدن است. حرف می خواهد بزند این قدر تند حرف می زند که مخاطبش متوجه نمی شود. می گوید آهسته بگو ببینم چه می گویی؟

بعضی ها در حین صحبت کردن نفس می گیرند. چندین مورد داشتیم به آن ها گفتم من فرار نمی کنم نفس بگیر، لااقل خفه نشوی. مخصوصا اگر سودا و صفرا باشند که حکایتشان چیز دیگریست. نمی گویند، نمی گویند یک دفعه شروع می کنند به حرف زدن.

این افراد علایم گرمی را دارند. حرکات و سکناتشان گرم است. اهل صعودند. حرارت به سمت بالا می رود پس اهل ریسک کردن هستند، تهور، شجاعت و شهامت دارند، یادتان باشد تهور و شجاعت با هم فرق دارند. این ها همه و همه در مزاج های گرم است.

باد برود، یک سری مختصاتی رو با خودش حمل می کند. هوای گرم هم اذیتش می کند.

کسی که مزاجش سرد است، ترشی، لبنیات نمی تواند بخورد، ماست، ماهی نمی تواند بخورد.

غذایی که ما می خوریم، هرچیزی که می بلعیم، در معده هضم می شود. بعد به سمت روده کوچک می رود. در آن جا رگ‌هایی است که این رگ ها شیره ای که در معده درست شده را مک می زنند، مثل ریشه که آب را مک می زند. غذای هضم شده را به سمت کبد می برد و اختلاف فشار بین کبد و روده ها باعث مکش می شود. کبد مانند فن عمل می کند. کبد چون گرما و حرارت دارد. وقتی از طریق رگ ها به کبد می رود، برحسب مزاج کبد و برحسب اینکه این غذا چه غذایی باشد به چهار خلط تقسیم بندی می شود.

چهار خلط در کبد پخته می شود. هویج، برنج و یک ظرف آب و..که خوردیم و در معده قسمت های مختلفی درست می شود. تهش ته دیگ می شود وسط شکم ثقیل تر است، بالاتر رقیق تر و بالاتر چربی نازکی بسته شده هر کدام از قسمت ها از نظر حجم و چگالی حالت های مختلفی دارند.

این چهار خلط که در کبد تشکیل می شود، در کبد پخته می شود و بعد در بدن حرکت می کند عبارت است از:

صفرا (گرم وخشک):

همین خونی که اگر حالا دستمان را پاره کنیم می آید. که شامل پلاسما،پلاکت ها،گلبول سفید،گلبول قرمز و….در طب سنتی دسته بندی این خون رقیق و لطیف را می گویند صفرا که گرم و خشک است. گرمیش بیشتر نفوذ پذیری بیشتر دارد.

دم یا خون:

قسمت دیگر که پخته شده گرمایش کمتر است، مزاجش مزاج اعتدال دارد.

سودا:

قسمتی که نسبت به دم یا خون حرارتش کمتر، سردیش بیشتر و خشکی بیشتر دارد.

سودا انواعی دارد:

  1.  سیاه که نسبت به دم و صفرا غلظت بیشتری دارد. گاهی رگ می زنی می بینی خون سیاه است یک دفعه هم رگ میزنی میبینی خون سیاه ولی رقیق است. آن هایی که با خون سر و کار دارند می بینند که قوام بیشتری دارد و اگر بخواهد جمع شود آرام آرام تبدیل به سودای شدید می شود.

بلغم:

بلغم غذایی است که در بدن خوب پخته نشده است. در نتیجه تبدیل به بلغم شده و در بدن غذای ذخیره است و همراه خون در جریان است. هر جا خون باشد بلغم هم هست. وقتی بدن خون کم آورد، وقتی غذا کم شد، بلغم پخته می شود و تبدیل به خون می شود.

اگر غذا نخوری گرسنه می شوی، بلغم پخته می شود، گرمی می دهد، از شدت گرسنگی داغ می شود و بعد که پخته شد جذب بدن می شود.

صفرا

صفرا نیاز است برای اینکه لطیف است. غذایی که قرار است به عمق دم برسد، به نوک انگشت برسد، چطوری باید برسد؟؟ احتیاج به یک چیز تند و تیز و تحریک کننده مثل صفرا دارد که با شدت و تندی ای که دارد هجوم ببرد. به اندام های انتهایی که می رود با خودش دم و بلغم و… برساند.

البته برای جاهایی که می خواهد ببرد، متفاوت است. به خاطر غلظتی که وجود دارد نمی توانند عبور کنند. این کار توسط صفرا انجام می شود که همراه خودش به مفاصل، به رگ ها می رود و هوا را با خودش حمل می کند. صفرا کارهای زیادی در بدن انجام می دهد مثلا اندام هایی که مزاج های مختلف دارند را تصفیه می کند. سودا و قسمت های مختلفی از بدن را پوشش می دهد.

  • فردی که سرمای بیشتری دارد، بیشتر بلغم می سوزاند. بلغم که قسمت های مختلفی از بدن را در بر می گیرد مثل مغز ساختارش از بلغم است. مثلا اگر بخواهی مغز بخوری کسی که مزاجش بلغم است، یواش یواش حالش بد می شود.
  • می گویی جگر بخور. شنیدی جگر خونساز است بعد طرف می خورد کم خونی مرتفع نمی شود، بدتر هم می شود. می گوید همه جا می گویند جگر کم خونی را مرتفع می کند چرا ما جگر می خوریم بدتر می شویم. چون کم خونی صفرایی است.
  • کم خونی خشک داریم، کم خونی تر هم داریم. این فرد کم خونی دارد ولی کم خونی صفرایی است.
  • چیزی که باید متناسب با دم باشد، تبدیل به بلغم می شود، این ضعف کبد دارد. می گوییم آویشن بخور، غذاهای گرم بخور تا کبد گرم شود. کبد بیشتر فعال شود و این بلغم تبدیل به دم شود.
  • کسی که صفراوی است می گویی جگر بخور کم خونی مرتفع می شود یا عرق آهن بخور. این ها همه گرم است و گرمش می شود. چون صفرا را تشدید می کند. وقتی که برای همین فرد می گویی سیب بخور کم خونی را برطرف می کند. وقتی می گویی عسل بخور که کم خونی شدید را برطرف می کند، عسل بدترش می کند. رنگ و رویش روز به روز زردتر می شود. صفرایش افزایش پیدا کرده و نباید بگویی عسل بخورد. شربت عسل با آبلیمو که آبلیمو برتری داشته باشد، مزه اش ترش و ملس باشد که رطوبت هم داشته باشد.
  • برای مزاجی که اعتدال داشته باشد یا گرم باشد، اگر کسی سردی داشت همان سرکه شیره بخورد با مقدار شیره ی بیشتر باید سرکه را کم کند.
  • سرکه کارهای زیادی می کند ولی کسی که سرد مزاج است باید مقدار سرکه کم و شیره را زیاد کند به طوری که سرکه اذیت نکند. چون مزاج سردتری دارد، نباید احساس سردی کند یا معده اذیت شود.
  • کسی که اعتیاد دارد باید بدانیم مزاجش چیست تا پرهیزات بدهیم و بر اساس مزاج برایش تجویز کنیم.
  • مثلا ما می گوییم حجامت طبق آمار برای اعتیاد و…معجزه آسا عمل می کند و واقعا عجیب عمل می کند. یکدفعه شما می بینی برای مزاج این شخص نه تنها خوب نیست بلکه بسیار بسیار مضر است.

اعتیاد خودش یک مزاج دارد؛

دقت کنید به این جمله: اعتیاد یک مزاج دارد کراک،مورفین و… هر کدام مزاج خاص خود را دارند. یک مزاج هم خود فرد دارد.

در مورد تجویز درمان باید اطلاعات کامل داشت و بر اساس مزاج نوع درمان را مشخص کرد. مثلا گاهی تجویز مصرف گرمی یا سردی به شخص، گاهی حجامت، گاهی بادکش، گاهی ترکیب موضعی و …

تعداد دفعات نیز مهم است مثلا گاهی اوقات حجامت نمی کنیم و چندتا خراش می دهیم درد می رود؛ گاهی باید خون بگیریم.

یا مثلا فردی هر روز حجامت می کند یا در آن واحد چهارجا حجامت می کند این کار باعث آسیب به شخص و حتی مرگ فرد می شود.

در درمان اعتیاد از یکی از روشهای درمانی مثل فصد استفاده نکنیم. زیرا درست است مقدار اخلاط سوخته در بدن این فرد زیاد است ولی وقتی ما فصد می کنیم اخلاط بدن یک دفعه کم می شود. بدن یک دفعه رو به ضعف می رود. در هنگام فصد،  بخار زیادی از اعماق بدن خارج می شود. البته صحیح است که خیلی از فصدها درجه حرارت را افزایش می دهند. در نتیجه شاید برخی از دردها را کم کند فرد در حال شاید دم کند ولی بعضی وقتها ما داشتیم افرادی که اعتیاد داشتند و ما گفته بودیم فصد نکنند. پیش بعضی افراد فصد کردند در نتیجه عوارضی مانند تشنج را گرفتند. زیرا قوای بدن می رود. فرد جان ندارد فردی که اعتیاد دارد این همین طوری راه رفتنش، صحبت کردنش، کارهایش به زور هست.

فردی که می خواهد زالودرمانی، حجامت یا ترک اعتیاد کار کند قبل از هرکاری باید به مزاج‌شناسی مسلط باشد. باید بداند مزاج هر عضوی چیست. مثلا باید بداند که مزاج مغز بلغم، مزاج ریه بلغم، مراج گوشت دم، مزاج پیه ها بلغم، مزاج مو، ناخن و استخوان ها سودا است و به همین صورت مزاج کبد دم، مزاج قلب متمایل به سمت صفرا است، نه آن صفرای شدیدی که ما فکر کنیم گرم و خشک گفتند اما نه گرم و خشک حاد؛ به همین صورت مزاج طحال سودا است.

  • درمانگر باید مزاج شناسی بلد باشد تا وقتی با فردی که دارای اعتیاد هست برخورد می کند، بداند که کار سودا چیست؟ اعتیاد  با فرد چکار می کند؟ این سودا رسوب می کند، سودا سنگین هست پس در پایین تنه هست. پس این دردهایی که فرد معتاد می کشد عمدتا این درد ها، درد سرد هست ولو این فرد گرم مزاج باشد باید تدابیر خاصی، تدبیر کندکه  این دردهایش را ساکت نماید.
  • باید علائم و شرایط را بشناسد، مثلا رنگ گوشت را نگاه می کند رنگ گوشت باید متمایل به دم باشد؛ وقتی رنگ متمایل به تیره شده پس افرایش سودا داشته است.
  • زبان او را باید چک کند.

وقتی افراد را بررسی می کنیم فردی که تک مزاجه باشد کم است، عمدتا با توجه به زندگی صنعتی امروزی افراد چند مزاجه هستند.

مثلا می بینید مزاج دم با رسوب شدید سودا در سر، مزاج دم با رسوب زیاد بلغم در ناحیه تحتانی است.

مثلا فرد می گوید دست و پاهایم سرد است ولی داخل بدنم گر گرفته است، یا روی سطح بدنم گر گرفتگی دارد، داخل بدنم سرد است یا داخل گرم است ولی دست که می گزاری سرد است. این ها همه باید تشریح بشود. مدارهای گردش صفرا، چطور در بدن دچار سده و گرفتگی شده که به بیرون نمی تواند راه پیدا کند در نتیجه داخل را می سوزاند و چه اتفاقی می افتد؟ به بیرون نمی تواند برسد.

مثل سنگ کیسه صفرا است که وقتی سده ایجاد می شود، سنگ ایجاد می شود. صفرایی که باید حرکت کند در بدن خوب پخش بشود، می بینید که در داخل محصور می شود و در نتیجه داخل ایجاد گر گرفتگی، که مدام آب یخ می خورد ولیکن بیرون سرد است  و از این بیماری ها کم نیست با شرایط مختلفی که برایش ایجاد می شود مثل ترس ها، نگرانی ها، استرس ها، اضطراب ها، دلهره ها، هر کدام از این ها یک مزاج خاص خودش را دارد.

در ترس ها رنگ فرد زرد می شود. این زردی، زردی صفرا نیست. به آن صورت آن خون فرار کرده آمده داخل برای اینکه شوکه شده، برای اینکه قلب را حس می کند. زیرا قلب سلطان بدن است. ارواح و قوا به سمت قلب آمده است که آن را حفظ و محافظت کنند.

بعضی مواقع می بینید رنگ فرد مثل گچ سفید می شود. از ترس مثل گچ سفید شده، یک دفعه خشم و ناراحتی فردرا سرخ می کند.

در مقاله بعدی، ادامه این موضوع را بررسی خواهیم کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *