علم طب
تعریف علم طب: علم به بدن عنصری انسان، از آن جهت که بدن جزیی از عالم لایتناهی است.
تعریف دوم علم طب: تشخیص حالات جسم بشر در سلامت و بیماری، حفظ سلامت انسان و بازگرداندن سلامت به او.
بنابراین به چند چیز باید توجه شود:
- شناخت دقیق جسم و روان آدمی
- شناخت علامت های سلامتی و بیماری
- پیشگیری از بیماری ها و حفظ سلامت
- درمان بیماری
ضرورت بحث طب اسلامی و سنتی:
- بهبود زندگی کمی
- بهبود زندگی کیفی
- ضعف صنعت و طب جدید
- تاکید بزرگان دین
- پتانسیل بالای ایران و استان
نظریات مختلف در مورد طب اسلامی:
- طب اسلامی نداریم.
- مجموعه آیات، روایات و احادیث طبی را طب اسلامی می گویند.
- مجموعه آیات، روایات و احادیث و کتب طبیبان و حکمای مسلمان را طب اسلامی گویند.
تعریف جامع طب اسلامی:
برایند اثر اطلاعات دارای برد درمانی و بهداشتی، الهام گرفته از اطلاعات آسمانی (آیات و روایات) از سوی انبیا و ائمه (ع) و تبلور تجربیات حکما در طول تاریخ و استفاده از قانون مندی های حاکم بر نظام طبیعت و الهام و اشراق را، طب اسلامی می گویند.
پیدایش طب به دو صورت است:
- غریزی
- وحی
- یکی از روش هایی که طب در زندگی بشر، پا به عرصه گذاشت، بهره برداری انسان از غریزه خود و موجودات، بود.
- انسان با بهره برداری از نظام طبیعت، توانست در این زمینه پیشرفت کند.
- مثلا انسان متوجه شد، لک لک با تنقیه خود، با آب دریا، ثقل روده ی خود را برطرف می کند. یا روباه مار گزیده، با مصرف پونه، خود را از مرگ می رهاند. پس این تجربیات را به کار گرفت.
- وحی، یکی دیگر از روش های مهم ارتقای طب است.
- پیامبران و بزرگان دین، با ارتباطی که با منبع وحی داشته اند، علوم و اطلاعات را در مورد امورات طبی، از حق سبحانه و تعالی دریافت کرده و بر حسب ضروریات در اختیار مردم می گذاشتند.
تذکر: غریزه نیز جدای از وحی نیست. زیرا غریزه نیز الهام حق تعالی به موجودات عالم است. زیرا خداوند در قرآن می فرماید: که به زنبور وحی کردیم …
نمونه هایی از پشتوانه های طب اسلامی و سنتی:
- آیات، روایات، احادیث که معجزات الهی و کلامی هستند.
- کتب و آثار علمی و عملی حکما و بزرگان
- تدریس روش و متد طب اسلامی و سنتی در کشورهای دیگر
ارکان اصلی طب اسلامی عبارتند از:
- پیشگیری
- کنترل
- درمان
- شفاء
ارکان درمان در طب اسلامی عبارتند از:
تطهیر جسمی
- تطهیر جسمی یعنی پاکی و زدایش ظاهر بدن انسان از آلودگی ها مثل حمام کردن، زدودن موهای بدن
تطهیر معدی
- تطهیر معدی یعنی پاکسازی سیستم گوارشی.
- در تطهیر معدی، از حلال خوردن شروع می شود. اولین نظام تطهیر معدی، این است که غذایی که وارد بدن می شود، حلال باشد و بعد به اندازه خوردن با وعده های مقرر خوردن (2 وعده در شبانه روز یا 3 وعده در دو شبانه روز).
- بعد از وعده های غذایی، تمهیدات غذایی را درست رعایت کردن است. مانند اینکه در روایات فرموده اند: دست را بشوییم، با پای برهنه و سر زانو بنشینیم، اول و آخر غذا، نمک بخوریم، وقت گرسنگی، غذا بخوریم، قبل از سیر شدن از غذا دست بکشیم.
تطهیر خونی
- در مورد تطهیر خونی باید گفت علاوه بر رعایت تطهیر جسمی و معدی که معاونت در تطهیر خونی دارند،
سه روش مهم در تطهیر خونی عبارتند از:
- حجامت
- زالو
- فصد
تطهیر جنسی
- در مورد تطهیر جنسی، آیات، احادیث و روایات فراوان و مورد تاکیدی وارد شده است. در قرآن در جای جای این کتاب الهی بر تطهیر جنسی به عنوان یکی از ارکان تطهیر، پافشاری می کند و احادیث و روایات پیامبران و اهل بیت عصمت و طهارت بر اهمیت این مطلب بیش از پیش افزوده است.
- اهمیت این بحث تا حدی است که بزرگان دین، ازدواج را نصف دین فرموده اند و پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده اند: نکاح سنت من است و هر که از سنت من رویگردان شود، از من نیست.
تطهیر روانی
- دوست داشتن و محبت کردن و مورد دوستی و محبت واقع شدن، از عمده ترین نیازهای عاطفی موجودات زنده به خصوص انسان است.
- این انگیزش و نیاز تا حدی است که می دانیم حتی حیوانات (به عقیده ی بعضی افراد حتی گیاهان) نیازمند به ارضای روانی دوسویه هستند.
خصوصیات طب اسلامی:
- کل نگر و جهان شمولی
- ساده و ارزان و ضد استثماری بودن
- توام با معنویت
- تاکید زیاد بر نقش پیشگیری
- ملامت از مصرف داروهای نا به جا
تذکر: بعضی داروها و درمان ها توسط معمصومین(ع) بسته به فرد، زمان و مکان بوده و بعضی از آن ها برای عام و تمام مردم و همه شرایط.
هدف طب استعماری:
- استحاله ی دینی و فرهنگی
- استعمار اقتصادی
روش انزوای طب اسلامی و سنتی توسط استعمار:
- استفاده و معرفی بد طب سنتی
- تهدید و تطمیع
- برچسب عقب ماندگی و کهنگی زدن
خصایص طب نوین:
- جزء بینی انسان، جزء بینی بیماری، جزء شدن تخصصات
- وابستگی شدید به صنایع و ابزار
- عوارض شدید داروها
- هزینه های سنگین
- تاکید بیشتر بر درمان نسبت به پیشگیری
- بعضی خصایص مثبت (زحمات مختلف طب نوین را نباید نادیده گرفت، اعم از پیشرفت های زیاد در جراحی ها و زمینه های مختلف)
مزاج شناسی در طب اسلامی و سنتی
در طب اسلامی و سنتی برای شناخت مزاج افراد، باید یکسری پارامترها را مد نظر قرار داد تا با جمع بندی از آن داده ها، بتوان مزاج افراد را مشخص کرد.
مراحل عملیات مزاج شناسی:
- نگاه و برخورد اولیه با شخص
- پرسش و پاسخ
- در مرحله ی اول صرفا با نگاه اولیه و تطبیق دادن بدن و اعضا و حالات فرد، سعی به تشخیص مزاج فرد می کنیم.
- در مرحله دوم که مرحله ی پرسش و پاسخ است با طرح چند سوال و دریافت پاسخ از مراجعه کننده، اطلاعات خود را کامل می کنیم.
- بدیهی است مزاج شناسی مانند تمام مهارت ها، نیاز به تمرین و تجربه اندوزی و آزمون و خطا است. انتظار تبحر زودهنگام یا یاس و ناامیدی در این مسیر، انتظاری غیر معقول است.
مرحله ی اول: بر حسب رویت ظاهری
- در این مرحله که مرحله ی اول است، هنرآموز با دیدن یکسری از مشخصات ظاهری و بدون هیچ گونه پرسش و پاسخ، باید قادر باشد مزاج پایه و جبلی افراد و تا حدودی مزاج کنونی افراد را تشخیص دهد. زیرا در بسیاری از مواقع، ما شرایط یا اجازه پرسش و پاسخ از افراد برای تشخیص طبع یا مزاج آن ها را نداریم.
- با این توضیح یک پزشک باید آن قدر در مزاج شناسی مرحله ی اولیه که مرحله ی شناخت بصری و رویت اولیه است، تبحر داشته باشد که از زمان وارد شدن بیمار به اتاق تا نشستن او در جایگاه مخصوص بیمار، بتواند مزاج اولیه وی را تشخیص دهد و بعد از استقرار بیمار با سوالات و بررسی هایی که به صورت پرسش و پاسخ است، تشخیص خود را مستحکم و یقینی کند.
تذکر: علایم مزاج ها نسبت به یکدیگر فرض می شوند. مثلا اگر عنوان می شود یک دموی دارای هیکلی تنومند است این تنومندی در مقایسه به صفراوی ها و سوداوی ها است. چه بسا همین فرد دموی تنومند نسبت به یک دموی دیگر، تنومندی قابلی نداشته باشد.
هیکل ظاهری
- دموی ها افرادی چهارشانه، عضلانی و دارای استخوان بندی قوی و هیکل درشت هستند. (به علت دارابودن دو معیار رطوبت و حرارت)
- بلغمی ها درشت هیکل هستند اما درشتی آن ها، درشتی شحمی و همراه با چربی های اضافه و چاقی واضح است.
- صفراوی ها دارای اندام لاغر اما قدی نسبتا کشیده و بلند قد هستند.
- سوداوی ها دارای هیکلی لاغر هستند و قد بلندی ندارند.
حرکات، سکنات و فعالیت ها (تند، کند و آرام)
- صفراوی ها به علت صفرا و حرارت زیاد، خصوصیات آتش و حرارت را دارند یعنی در حرکات و سکنات خود، تند و تیز و سریع هستند. در راه رفتن، سخن گفتن و … سرعت مشخص تری نسبت به افراد با مزاج های دیگر هستند.
- دموی ها به علت دارابودن حرارت، دارای حرکات و سکنات تند و سریعی هستند اما چون این گروه دارای رطوبت نیز هستند (گرم وتر)، تری و رطوبت که تا حد زیادی از شدت تندی می کاهد، در نتیجه این گروه از لحاظ تندی و سرعت، در مرتبه دوم بعد از صفراوی ها قرار می گیرند.
- سوداوی ها و بلغمی ها به علت کمبود حرارت نسبت به دو گروه یاد شده، دارای حرکات و سکنات کندتری هستند. این امر در بلغمی ها، به علت ازدیاد رطوبت افراطی بیشتر از سوداوی ها است.
رنگ پوست
- رنگ پوست در دموی ها، قرمز تا متمایل به سرخی است. (رنگ پوست متاثر و تحت حکومت خون است)
- در بلغمی ها، رنگ پوست روشن و سفیدتر از بقیه مزاج ها است.
- در صفراوی ها، رنگ پوست به علت حاکمیت صفرا به رنگ صفرا یعنی زرد است.
- در سوداوی ها رنگ پوست عمدتا به علت حکومت سودا متمایل به تیرگی، بادمجانی رنگ است.
پوست از لحاظ خشکی و نمناکی
- در مشاهده اول در خواهید یافت صفراوی ها و سوداوی ها، پوست خشک تری نسبت به دو گروه دموی و بلغمی دارند.
- خشکی دارای مراتب است و نسبت به مزاج های دیگر و افراد مختلف، متغیر است. در بعضی، خشکی، با یک نگاه، محسوس است. در بعضی افراد دقت بیشتری برای کشف این مطلب لازم است.
- علایم خشکی در دو قسمت بدن، یعنی پیشانی و پشت دست ها، راحت تر قابل شناسایی است و با نگاه کردن این دو عضو، به راحتی می توان میزان رطوبت و خشکی را دریافت.
مقدار و رویش مو در بدن
- با توجه به اینکه برای رشد و نمو مو در بدن، ما به دو معیار اصلی یعنی حرارت و رطوبت معتدل، نیاز داریم، پس عمدتا دموی ها دارای موهای پرپشت و رشد سریع هستند. از لحاظ ضخامت، دارای ضخامت مناسب و با مقدار انعطاف پذیری معتدل هستند.
- در بلغمی ها، به لحاظ کمبود حرارت غریزی و افزایش بیش از اندازه ی رطوبت، موهای بدن عمدتا کم پشت، (در بعضی افراد، موی بدن بسیار کم پشت و حتی بدون مو) نازک و لخت، با رشد بسیار کم است.
- در سوداوی ها، به علت کمبود حرارت و رطوبت معتدل، موها کم پشت تر از دموی ها است اما زبری محسوسی دارند. به علت خشکی شدید، در صورت غلبه سودا، عمدتا مبتلا به بعضی بیماری های مو مانند موخوره و شکستگی مو می شوند. در بعضی افراد، مو به صورت فر و مجعد در خواهد آمد و رشد موها در این گروه، کم خواهد بود.
- در صفراوی ها، رشد مو به علت فراوانی بخارات دخانی بدن، زیاد است، اما نسبت به دموی ها کم پشت تر است. موهای این گروه به علت کمبود رطوبت، خشک و متمایل به فری و مجعد بودن است.
مزاج شناسی در مرحله دوم: مرحله ی پرسش و پاسخ
مرحله ی دوم از شناسایی مزاج، که بیشتر مشخص کننده ی مزاج حاکم فعلی بر بدن است، شامل بعضی سوالات است تا آنچه را که در مرحله ی اول(رویت بصری) مشخص گردید، مستحکم کند.
در مرحله ی اول ما به مزاج جبلی و پایه فرد، و تا حد زیادی نیز به مزاج حاکم فعلی، آگاهی می یابیم. اما در این بخش با سوالات مختلف، سعی بر کشف مزاج حاکم فرد می کنیم. زیرا مهم ترین اصل در بحث پیشگیری و درمان، مزاج حاکم و فعلی افراد است تا بر اساس مزاج حال افراد، ضروریات سته، پرهیزات و درمان مناسب تجویز شود.
گرمی و سردی بدن
- در این مرحله از فرد سوال کنید عمدتا شما در طی سال در گرما راحت تر هستید یا در سرما. یعنی هوای گرم را بیشتر دوست دارید و در آن راحت تر هستید یا هوای سرد؟
- آنچه واضح است افراد دارای طبایع گرم(صفراوی ها و دموی ها) به علت گرمای درونی، میل به خنک شدن دارند. پس هوا و شرایط خنک را می پسندند.
- اما دو گروه دارای طبایع سرد(سوداوی ها و بلغمی ها)، به علت سردی بدن، دوستدار گرمی هستند تا کمبود گرما را در خود جبران کنند.
بنابراین عمدتا مشاهده می کنید افراد دارای طبایع گرم، نسبت به گروه طبایع سرد، میل به پوشیدن لباس های گرم ندارند. چه بسا در هوای سرد، با یک لباس نازک یا آستین کوتاه مشاهده می شوند. اما در طبایع سرد، این افراد برای حفظ و افزایش حرارت غریزی بدن، محتاج لباس های گرم هستند و در صورت افزایش بیش از اندازه ی سردی در بدن و غلبه سردی(غلبه بلغم یا سودا) خواهید دید فرد حتی در تابستان، لباس گرم می پوشد و زمانی که همه محتاج به سرمای کولر هستند، وی دنبال جای گرم می گردد.
تعریق بدن
- در طبع های خشک یعنی سوداوی ها و صفراوی ها، به علت کمبود رطوبت در بدن، زیاد عرق نمی کنند و حتی گاهی با فعالیت بدنی نیز عرق کمی بر پوست آن ها نمودار می شود.
- دو گروه دموی و بلغمی دارای شرایط متغیری نسبت به دو گروه فوق هستند. این دو گروه در بدن خود دارای رطوبت قابل قبولی هستند، اما باید دانست فرق تعریق دموی با بلغمی این است که دموی چون رطوبت زیادتری در بدن دارد گاهی حتی بدون فعالیت و صرفا در معرض هوای گرم قرار گرفتن، شروع به تعریق می کند. در این زمان گرما به سمت بیرون متمایل می شود و روزنه های پوست را باز کرده و همراه حرکت خود، رطوبت را نیز به بیرون منتقل می کند.
- در بلغمی ها به علت کمبود حرارت درونی، صرفا زمانی تعریق صورت می گیرد که به هر علتی مانند فعالیت و ورزش، حرارت درونی تحریک شود.
- بلغمی ها نسبت به دموی ها کمتر عرق می کنند. مهم تر اینکه عرق دموی ها در لمس گرم و عرق بلغمی ها در لمس سرد است. (بدون وجود شرایط و عوامل دیگر مانند سردی، باد و … این مقایسه انجام پذیرد)
میل خوردن و توان هضم (اشتها)
میل به غذا نشان میزان توان و نوع مزاج حاکم درون و باطن بدن را آشکار می سازد و هرچه حرارت و رطوبت، متعادل تر باشد اشتها به خوراک و توان هضم، بالاتر است.
- دموی ها دارای بالاترین اشتها و بالاترین توان هضم هستند. (دارای دستگاه گوارش و هاضمه قوی)
- سوداوی ها به علت ترشح بیش از اندازه سودا به فم معده که وظیفه آن ایجاد اشتها و گرسنگی است میل به خوردن و اشتهای بالایی دارند اما توان خوردن و هضم ضعیفی دارند. این گروه در اصطلاح چون سیر نمی شوند تیکه تیکه غذا می خورند. هر یک ساعت یک ساعت، چند لقمه می خورند، همیشه گرسنه اند اما وقتی به غذا می رسند اشتهای خوردن ندارند و دستگاه هاضمه ی آن ها به علت سردی، ضعیف است.
- صفراوی ها به علت ترشح زیاد صفرا در بدن، میل زیادی به غذا ندارند. به همین علت که حرارت بالای بدن آن ها باعث سوخت بیشتر غذا و بافت ها می شود اما از طرفی به علت کمبود اشتها، غذای کافی به اعضا نمی رسد و لاغرتر از بقیه گروه ها هستند.
- بلغمی ها به علت رطوبت و سردی زیاد معده، میل زیاد به غذا دارند اما توان هضم آن ها ضعیف است و در صورت غلبه ی بلغم، در بخش گوارش و هضم غذاها به صورت هضم و جذب ناقص در مدفوع قابل مشاهده است.
تذکر: این معیارها نسبی است. یعنی صفراوی نسبت به بلغمی و دموی اشتهای کمتری دارد، نه اینکه برای صفراوی حکم کنیم وی دارای اشتهای ضعیف باشد. زیرا بحث صاحب یک مزاج با صاحب غلبه یک مزاج، متغیر است. مثلا فردی که غلبه مزاج صفرا دارد، دارای اشتهای ضعیفی است. اما یک فرد دارای مزاج پایه ی صفرا که غلبه و بیماری صفرا ندارد، در حد خود به اندازه می خورد و می آشامد.
گرایش به شیرینی و ترشی
- تمایل به شیرینی و شوری نشان مزاج سرد بدن و دستگاه گوارش و تمایل به ترشی نشان گرمی مزاج بدن و دستگاه گوارش است. زیرا شیرینی و شوری دارای مزاج گرم و خشک و ترشی دارای مزاج سرد است. هر فردی برای تعدیل مزاج خود طبیعتا میل به ضد مزاج خود دارد.
نبض
- نبضی که از نظر طول، عرض، ارتقا قوی باشد و محل نبض در لمس، گرم باشد، نشان نبض یک دموی مزاج است.
- نبضی که از نظر ارتقا مانند نبض دموی مزاجان قوی، اما از نظر عرض و طول از آنان ضعیف تر است و در لمس محل نبض، گرمی و خشکی نمایان است، نبضی صفراوی مزاج است.
- نبض سوداوی مزاجان، از نظر طول و عرض و ارتفاع ضعیف و گاهی یافتن نبض سخت تر از مزاج های دیگر است و در محل لمس نبض، خشکی و سردی یافت می شود.
- نبض بلغمی مزاجان، از نظر طول و ارتفاع ضعیف و عرض آن ضعیف است. در محل لمس نبض، سردی و نرمی یافت می شود.
- به صورت کلی اینکه نبض گرم مزاجان قوی تر از نبض سرد مزاجان است.
میل و توان جنسی (تمایل به مقاربت)
- میل و توان جنسی به طور کلی وابسته به دو ملاک رطوبت و حرارت است. یعنی هرچه حرارت و رطوبت در فرد معتدل باشد میل و توان جنسی فرد نیز معتدل خواهد بود.
- صفراوی ها دارای میل و توان جنسی زیاد هستند. این گروه از نظر میل جنسی حتی از دموی ها، قوی تر هستند، اما از نظر توان جنسی از دموی ها ضعیف تر هستند.
- دموی ها از نظر میل و توان جنسی هر دو در اوج هستند و میل و توان جنسی قوی ای دارند.
- سوداوی ها و بلغمی ها از نظر میل و توان جنسی ضعیف هستند.
تذکر: بین میل و توان جنسی، تفاوت است. شاید یک فرد میل به جماع و میل جنسی، در او زیاد باشد و تمایل به جماع داشته باشد، اما هنگام جماع و مقاربت زود خسته شود یا زودانزالی داشته باشد.
طبقه بندی مزاجی به گونه ای دیگر
مزاج اصلی(سرشتی یا جبلی)
- این مزاج، مزاجی است که هر فرد از پدر و مادر خود به ارث می برد.
- این مزاج تا آخر عمر همراه فرد است.
- تغییر این مزاج اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار و خطرناک است.
مزاج جنسی
- مزاج زن ها در مقایسه با مزاج مردها، سرد و تر است و مزاج مردان نسبت به زنان، گرم و خشک است.
- پس نیروی عضلانی مردان بیشتر است و سریع ترند. بنابراین کارهای سنگین منزل، به عهده ی مردان است. زن ها صبورتر و با حوصله هستند. زیرا جوهر آبی در آن ها غلبه دارد. پس کار تدبیر منزل و پرورش کودکان، به عهده ایشان است.
مزاج سنی
- از تولد تا پانزده سالگی، سن گرمی و رطوبت است که سن رشد کودکان است.
- از پانزده سالگی رطوبت کمتر شده و گرمی غلبه می کند و تا سی و پنج سالگی، گرمی و خشکی غلبه دارد.
- از سی و پنج سالگی تا شصت سالگی، به دلیل کاهش گرمی، سردی و خشکی حاصل می شود.
- پس از شصت سال نیز سردی و تری غلبه می کند تا زمان مرگ فرا رسد.
مزاج فصلی
- بهار معتدل(گرم و تر)
- تابستان گرم و خشک
- پاییز سرد و خشک
- زمستان سرد و تر
مزاج عضوی
هر عضوی دارای مزاج مخصوص به خود است که آن مزاج برای او طبیعی است.
- قلب گرم وخشک است.
- مغز سرد و تر است.
هر یک از این مزاج ها، برای فعالیت آن عضو، ضروری است. در صورتی که این مزاج تغییر کند، عملکرد آن عضو دچار اختلال می شود. مثلا اگر قلب که گرم و خشک است، گرم و تر شود یا سرد و خشک یا سرد و تر، همه این ها باعث اختلال عملکرد شدید در او شده و گاهی نیز با ادامه ی حیات او، سازگار نخواهد بود.
مزاج عادتی
- اگر کاری را به تدریج و مرتب انجام دهیم، یا غذایی را به مقدار کم و مکرر بخوریم، به آن عادت می کنیم و این عادت مانند مزاج اصلی انسان می شود.
- اگر این عادت بد باشد برای انسان زیان بار است و ترک عادت نیز باعث ایجاد اختلالاتی می شود. بنابراین تغییر عادت را باید به تدریج و به مرور زمان انجام داد تا عوارض ترک عادت ایجاد نشود.
در مقاله بعدی، ادامه مبحث آموزش مقدماتی طب سنتی اسلامی را بررسی خواهیم کرد.